معنی ازغذاهای محلی گیلان

پلاسرتره

اناربیج

سیرابیج

میرزاقاسمی

مرغ ترش، ترش واش، میرزاقاسمی، سیر قلیه، اناربیج، باقلاقاتق، ترش تره، کال کباب، نازخاتون

ترک حلوا

‌ترک‌حلوا

دمپختک، اشکنه، بره درسته، حلیم بوقلمون، دمی گوجه‌فرنگی، تاس‌کباب، والک پلو، دمی باقالی

فندق قاتق، واویشکا

آش قلیه، پلاسرتره، شش انداز، سیرابیج، کباب ترش، فیبیج، لونگی، خورش موتن جن، گمج کباب، کال کباب، کویی خورش، ماهی فویج، میرزا قاسمی، کولی غورابیج، ماهی گردبیج، نرگسی اسفناج

خورش نازخاتون

اناربیج

گیلان. (اِخ) نام محلی است در اطراف کرمانشاه. واقع در 42هزارگزی سر چله و 6 هزارگزی قصرشیرین. (از مجمل التواریخ گلستانه ص 253).

گیلان. (اِخ) نام تیره ای از طایفه ٔ کلهر کردستان باشد. (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 62).

محلی. [م َ ح َل ْ لی ی] (اِخ) محمدبن احمدبن ابراهیم بن احمد شافعی محلی، مکنی به ابوعبداﷲ ملقب به جلال الدین معروف به جلال محلی و جلال الدین محلی. رجوع به جلال الدین محلی شود.

1924